ظـــهور

اساس کار خداوند بر رحمت است و مجازات جنبه استثنائى دارد چنانکه در دعا مى‏خوانیم: یا من سبقت رحمته غضبه «اى خدائى که رحمتت بر غضبت پیشى گرفته است».
وبلاگ حکمتی از قرآن در مطلبی به به بیان ویژگی های بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ب هعنوان یکی از آیه های قرآن کریم پرداخت.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ(1)
به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
In the Name of Allah, the Beneficent, the Merciful
aمیان همه مردم جهان رسم است که هر کار مهم و پر ارزشى را به نام بزرگى از بزرگان آغاز مى‏کنند، یعنى آن کار را با آن شخصیت مورد نظر از آغاز ارتباط مى‏دهند. ولى آیا بهتر نیست که براى پاینده بودن یک برنامه و جاوید ماندن یک تشکیلات، آن را به موجود پایدار و جاویدانى ارتباط دهیم که فنا در ذات او راه ندارد، از میان تمام موجودات آنکه ازلى و ابدى است تنها ذات پاک خداست و به همین دلیل باید همه چیز و هر کار را با نام او آغاز کرد و از او استمداد نمود لذا در نخستین آیه قرآن مى‏گوئیم: «بنام خداوند بخشنده بخشایشگر» (بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ).
 



ادامه مطلب ...
سه شنبه 23 اسفند 1390برچسب:, :: 17:16 ::  نويسنده : پویا بهارلو

وَالتِّينِ وَالزَّيْتُونِ
خداوند در سوره "تین"(انجیر) به این میوه قسم خورده است و دانشمندان دین‌پژوه می‌گویند، احتمالاً علت آن است که انجیر، یکی از میوه‌های همه چیز تمام است و کلکسیونی از املاح و ویتامین‌ها دارد؛لذا مورد توجه خاص قرآن قرار گرفته است اما این سوگند، ویژگی ظریف دیگری هم در بر دارد که موجب مسلمان شدن یک تیم تحقیقاتی ژاپنی شده است. قصه از این‌جا شروع شد که یک گروه پژوهشی ژاپنی، در بین مواد خوراکی به دنبال منبع پروتئین خاصی بودند که به میزان کم، در مغز انسان و حیوانات تولید می‌شود. این پروتئین، کاهش دهنده کلسترول خون و مسئول تقویت قلب و شجاعت انسان است و بازتولیدش بعد از ۶۰سالگی تعطیل می‌شود. ژاپنی‌ها فهمیدند این ماده فقط در انجیر و زیتون موجود است و برای تأمین آن، باید انجیر و زیتون را به نسبت یک به هفت مصرف کرد. بعد از ارائه این نتیجه یکی از قرآن پژوهان مصری نامه‌ای به این تیم تحقیقاتی می‌نویسد و اعلام می‌کند که در کتاب مقدس مسلمانان، خداوند به انجیر و زیتون در کنار هم قسم خورده. نام انجیر فقط یک بار و نام زیتون نیز هفت بار در قرآن
آمده است.

اخیرا کتابى نوشته شده درباره مثلث برمودا که مولف در آن سعى کرده که اثبات کند جزیره خضرائى که در روایت دارد که در آن جا با امام زمان(عج)ملاقات شده،همان مثلث برمودا است.
به گزارش انتخاب به نقیل از برنا، حضرت آیت الله العظمی بهجت(ره) در پاسخ به سوالی درباره وجود امام زمان(عج) در مثلث برمودا فرموده‌اند:«امام ـ عجّل اللّه تعالى فرجه الشّریف ـ در هر کجا باشد، آن جا خضراء است.»
متن سوال و پاسخ مربوطه را می‌توانید در ادامه خبر بخوانید:
سوال: اخیرا کتابى نوشته شده درباره مثلث برمودا که مولف در آن سعى کرده که اثبات کند جزیره خضرائى که در روایت دارد که در آن جا با امام زمان ـ عجّل اللّه تعالى فرجه الشّریف ـ ملاقات حاصل شده،(1) همان مثلث برمودا است.آیا این تطبیق درست است و آیا جزیره برمودا همان جزیره ى خضراء است؟
جواب معظم له: «امام ـ عجّل اللّه تعالى فرجه الشّریف ـ در هر کجا باشد، آن جا خضراء است. قلب مومن جزیره خضراء است، هر جا باشد حضرت در آن جا پا مى‌گذارد.
قلب‌ها از ایمان و نور معرفت خشکیده است. قلب آباد به ایمان و یاد خدا پیدا کنید، تا براى شما امضا کنیم که امام زمان ـ عجّل اللّه تعالى فرجه الشّریف ـ آن جا هست.»

سه شنبه 23 اسفند 1390برچسب:, :: 17:9 ::  نويسنده : امید رمضانی


آخر و عاقبت دروغگويي ..

 

مؤمن هرگاه بدون عذر دروغی بگوید، هفتاد هزار فرشته او را لعنت می‌کنند و بوی گندی از قلبش خارج می‌شود که تا به عرش می‌رسد، و خداوند به سبب این دروغ، گناه هفتاد زنا که کم‌ترین آن زنای با مادر است در پرونده‌ی اعمالش می‌نویسد .

دروغ

دروغ کلید تمام بدی‌ها

هر انسان مؤمنی این را به خوبی می‌داند که قدم نهادن در مسیر بندگی و اطاعت از فرامین پروردگار هستی، از لوازم ضروری ایمان بوده، به گونه‌ای که بدون آن هرگز به حقیقت ایمان دست نخواهد یافت، و در زندگی هرگز طعم شیرین ایمان واقعی را از اعماق جان خویش نخواهد چشید، زیرا این امر بدیهی است که، کسی که پایه به عرصه‌ی ایمان گذاشته، امّا به دستورات و لوازم آن پایبند نیست، ایمان لقلقه‌ی زبانش بوده و در زندگی صرفاً اسم ایمان را با خود به یدک می‌کشد، اما از آن بهره‌ای نبرده است.

چنین کسی در واقع، انسان خسارت دیده‌ای است که سرمایه‌ی عظیم عمر خویش را به باطل گذرانده و در زندگی به همین ایمان ظاهری دل خوش کرده است، غافل از آنکه، روزی فرا خواهد رسید که پرده از حقیقت پنهانش کنار زده می‌شود و چشمان خفته‌ی او بیدار گشته و با ندامتی برخاسته از جان، سرنوشت شوم خود را نظاره گر خواهد بود.

بنابراین اگر کسی به سرنوشت ابدی خویش علاقمند بوده و دوست دارد به سرمایه‌ی عظیم ایمان دست یابد، تا در دنیا و آخرت از برکات مادی و معنوی آن بهره‌مند شود، همواره باید در زندگی به فرامین و دستورات الهی گوش فرا داده، و مو به مو آن‌ها را انجام دهد، چرا که زیر پا نهادن دستورات پروردگار هستی، و ارتکاب کارهای ناشایست، چون آتشی خانمان سوز، خرمن ایمان آدمی را به آتش می‌کشد.

یکی از آن کارهای زشت و ناپسند، که به یقین خشم الهی را به همراه خواهد داشت دروغ گفتن است.

در مکتب حیات بخش اسلام، دروغ به اندازه‌ای مذموم و ناپسند است که از گناهان کبیره بلکه از بزرگ‌ترین آنها به حساب آمده است، و در مورد آن وعده‌ی عذاب سخت داده شده است.

در روایتی یازدهمین اختر تابناک آسمان ولایت، امام حسن عسکری (علیه السلام) در بیانی زیبا و دلنشین، و در عین حال تکان دهنده و آموزنده، پیرامون زشتی دروغ می‌فرماید: (جعلت الخبائث کل‌ها فی بیت و جعل مفتاح‌ها الکذب) 1. تمام بدی‌ها در خانه‌ای قرار داده شده و کلید آن خانه دروغ است.
بعضی‌ها به خاطر اندیشه‌ی نادرست، و در اثر یک محاسبه کاملاً غلط، به این نتیجه رسیده‌اند که دروغ زمانی حرام است که جدّی گفته شود، ولی اگر برای تفریح و شوخی و خنده و امثال این موارد باشد، اشکالی ندارد.در حالی که این اندیشه و تفکر، پنداری است غلط، که به اشتباه بر صفحه‌ی ذهنشان نقش بسته و از واقعیت کاملاً به دور است
فرشتگان الهی دروغگو را لعنت می‌کنند!

زشتی دروغ به اندازه‌ای است که ملائکه الهی به شدّت از آن متنفر بوده و دروغگو را مورد لعن و نفرین خود قرار داده‌اند، در روایتی رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) در این باره به زیبایی می‌فرمایند: «إنّ المؤمن اذا کذب به غیر عذر لعنه سبعون الف ملک و خرج من قلبه نتن حتی یبلغ العرش و کتب الله علیه تلک الکذبة سبعین زنیة أهونها کمن زنی بِاُمّه» 2.

مؤمن هرگاه بدون عذر دروغی بگوید، هفتاد هزار فرشته او را لعنت می‌کنند و بوی گندی از قلبش خارج می‌شود که تا به عرش می‌رسد، و خداوند به سبب این دروغ، گناه هفتاد زنا که کم‌ترین آن زنای با مادر است در پرونده‌ی اعمالش می‌نویسد.


عذابی که مخصوص دروغگویان است!

در روایتی رسول گرامی اسلام می‌فرماید: در شب معراج دیدم، مردی که بر پشت خوابیده شده و دیگری بالای سرش ایستاده و در دستش چیزی شبیه عصای آهنی که سرش کج باشد، وجود داشت، و سپس می‌آمد در یک طرف او می‌ایستاد و با آن وسیله‌ای که دستش بود بر روی او می‌زد [در اثر این ضربه] دهانش از ابتدا تا انتهای آن قطعه قطعه می‌شد، و همچنین با آن وسیله بر بینی و چشم او می‌زد و تا قفا پاره می‌شد، سپس به طرف دیگر می‌آمد و همین کار را تکرار می‌کرد، هنوز از این طرف فارغ نشده بود، که طرف دیگر سالم و به حال اوّل برمی گشت و با او همان کار اوّل را می‌کرد.

پرسیدم: علّت عذاب این شخص چیست؟ به من گفتند: این مردی است که صبح از خانه‌اش بیرون می‌رود دروغی می‌گوید که زیانش به آفاق می‌رسد و تا روز قیامت با او چنین عذابی می‌کنند. 3
دروغ و گناه

دروغ، شوخی و جدی ندارد!

بعضی‌ها به خاطر اندیشه‌ی نادرست، و در اثر یک محاسبه کاملاً غلط، به این نتیجه رسیده‌اند که دروغ زمانی حرام است که جدّی گفته شود، ولی اگر برای تفریح و شوخی و خنده و امثال این موارد باشد، اشکالی ندارد. در حالی که این اندیشه و تفکر، پنداری است غلط، که به اشتباه بر صفحه‌ی ذهنشان نقش بسته و از واقعیت کاملاً به دور است.

امیر متّقیان علی(علیه السلام) در کلامی زیبا و دلنشین پیرامون این موضوع می‌فرماید: «لا یصلح الکذب جد و لا هزل و لایان یعد احدکم صبیه ثم لا یفی له ان الکذب یهدی إلی الفجور و الفجور یهدی إلی النار»4؛ صلاح نیست که انسان دروغ بگوید، چه دروغ جدّی و چه شوخی، و نباید یکی از شما به فرزندش وعده‌ی چیزی بدهد و به آن وفا نکند، همانا دروغ انسان را به فسق و فجور می‌کشاند و فجور هم او را به سوی آتش می‌برد.


دروغ می‌گویی تا دیگران بخندند!

یکی از کارهای خوب و پسنده ای که بین مردم رواج دارد، مزاح و شوخی و خنداندن مردم است. این عمل اگر در حدّ اعتدال باشد و آلوده به گناهی نشود، نه تنها کار بدی نیست، بلکه امری پسندیده و شایسته نیز خواهد بود، به گونه‌ای که وجود این خصلت در آدمی، یکی از شاخصه‌های خوش اخلاقی محسوب می‌شود.

در روایتی از امام صادق (علیه السلام) آمده که: حضرت به یکی از یاران خود فرمود: شما چگونه با یکدیگر شوخی می‌کنید. آن شخص جواب داد: بسیار کم. حضرت فرمود: «فلا تفعلوا فان المداعبة من حسن الخلق، و انک لتدخل بها السرور علی اخیک و لقد کان رسول الله (صلی الله علیه و آله) یداعب الرجل یرید ان یسر»5؛ مزاح و شوخی را ترک نکنید، زیرا مزاح شاخه‌ای از حسن خلق است و شما به وسیله آن شادی را در دل برادر مؤمن خود وارد می‌سازی و پیامبر (صلی الله علیه و آله) همواره با افراد شوخی می‌کرد، تا آن‌ها را خوشحال کند.
بعضی از ما انسان‌ها، وقتی در جمعی قرار می‌گیریم، به هر قیمتی که شده می‌خواهیم اطرافیان خود را بخندانیم، و لذا به منظور رسیدن به این هدف، گاهی حاضر می‌شویم دست به کارهای ناشایستی بزنیم که هرگز در خور یک مؤمن واقعی نیست، یکی از آن کارهای ناشایست، دروغ گفتن است، که بعضی‌ها در جمعِ دوستان، آشنایان، فامیل و ... سریعا ًدروغی را از پیش خود دست و پا کرده، و برای خنداندن دیگران آن را بازگو می‌کنند

بنابراین کلمات معصومین (صلوات الله علیهم اجمعین) بیانگر این مطلب است که شوخی امری است پسندیده، که با آن دل‌های پژمرده طراوت یافته، و غبار غم و غصه از آن‌ها کنار زده می‌شود، که اگر ما بخواهیم زندگی‌ای سرشار از نشاط و شادی داشته باشیم و با نیروی مضاعف به کارهای روزمره‌ی خود بپردازیم، حتماً باید شوخی و خنده، جزء برنامه‌های اصلی زندگی ما باشد.

نکته‌ی حائز اهمیّت پیرامون موضوع شوخی و خنده، آن است که بعضی از ما انسان‌ها، وقتی در جمعی قرار می‌گیریم، به هر قیمتی که شده می‌خواهیم اطرافیان خود را بخندانیم، و لذا به منظور رسیدن به این هدف، گاهی حاضر می‌شویم دست به کارهای ناشایستی بزنیم که هرگز در خور یک مؤمن واقعی نیست، یکی از آن کارهای ناشایست، دروغ گفتن است، که بعضی‌ها در جمعِ دوستان، آشنایان، فامیل و ... سریعا ًدروغی را از پیش خود دست و پا کرده، و برای خنداندن دیگران آن را بازگو می‌کنند.

ما به این دسته از انسان‌ها از سر دلسوزی و مهربانی می‌گوییم: هرچه سریع‌تر این عمل زشت و ناپسند خود را ترک کنند، چرا که طولی نمی‌کشد، این خنده‌ها جای خود را به گریه داده و شما دوست عزیز! به خاطر دل خوشی دیگران باید در چاهی که خود ساخته‌ای گرفتار شوی، و به قول معروف زمستان می‌رود و سیاهی آن به زغال می‌نشیند.


وصیت پیامبر (صلی الله علیه و آله) را جدی بگیرید!

پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) در ضمن یکی از وصیت‌هایی که به جناب اباذر داشته فرموده‌اند: کسی که عورتش و زبانش را حفظ کند، وارد بهشت خواهد شد.

ابوذر گفت: آیا ما به سبب کلماتی که به زبان می‌آوریم نیز مورد بازخواست قرار می‌گیریم؟!

حضرت فرمود: آیا چیزی جزء، کلماتی که مردم به زبان جاری می‌سازند، آن‌ها را جهنّمی می‌کند؟! [یعنی عمدتاً مردم به خاطر زبانشان جهنّمی می‌شوند.] ... ای اباذر! همانا شخصی در مجلسی کلمه‌ای می‌گوید که اهل آن مجلس را بخنداند، پس به سبب آن در طبقات جهنّم فرو می‌رود، وای بر کسی که سخن دروغ بگوید تا جمعی بخندد، وای بر او، وای بر او، ای اباذر هر کس خاموش شد، نجات یافت، بر تو باد به راستگویی و هیچ وقت از دهان خود دروغی را بیرون میفکن.6

بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان

سه شنبه 23 اسفند 1390برچسب:, :: 17:7 ::  نويسنده : امید رمضانی

هر ساله با نزدیک شدن آخرین چهارشنبه سال دلهره و اضطراب بر اکثریت خانواده‌ها مستولی شده و نگاه‌ها نگران این روز است. برگزاری آیین‌های سنتی و فرهنگی مورد مخالفت هیچکس نیست، آنچه که باعث مخالفت کارشناسان و مسوولین می‌شود رفتارهای پرخطری است که از سوی بعضی از نوجوانان و جوانان انجام می‌پذیرد.

معمولا افراد برگزارکننده مراسم چهارشنبه‌سوری سه گروه هستند؛ گروه اول نوجوانان و جوانانی که دارای ضعف تربیتی بوده و به خاطر ناهنجاری رفتاری با هدف جلب توجه دیگران دست به کارهایی می‌زنند که کوچه‌ها و خیابان‌ها را به میدان جنگ شبیه‌ می‌کند. آنها با قصد خرابکاری و ایجاد وحشت از مرز شادی و زنده نگاه داشتن یک سنت فرهنگی فراتر رفته و با رفتارهای خود سلامتی مردم و خودشان را به مخاطره می‌اندازند.

در سال 88، 1928 نفر در چهارشنبه‌سوری آسیب دیدند اما در سال 89 این رقم به دوهزار و 100 نفر رسید که 32 درصد از آنان دانش‌آموز بودند. سوختگی درجه یک، قطع دست یا انگشتان، بریدگی بدن، از دست دادن بینایی یک یا دو چشم حوادث تلخی بودند که رفتارهای پرخطر باعث اصلی آن بودند.

90 درصد از حوادث چهارشنبه‌سوری در کوچه‌ها و خیابان‌ها اتفاق افتاد که 48 درصد از افراد در حین بازی و 22 درصد عابر و رهگذر و 11 درصد تماشاچی بودند؛ بنابراین عابران و رهگذران نیز در معرض خطر هستند و بهتر است اگر کار ضروری ندارند از عبور و مرور خودداری کنند.

گروه دوم نوجوانان و جوانانی هستند که بدون اطلاع از نتایج شوم و حوادث تلخ فقط به خاطر تقلید از گروه اول حادثه‌آفرین می‌شوند. دست‌ها با 37 درصد و چشم 29 درصد مهم‌ترین نقاط آسیب‌دیده در بدن این اشخاص است. سال گذشته 5 حادثه فوت و 18 مورد نقص عضو نتیجه رفتارهای پرخطر اینگونه اشخاص بود.

گروه سوم افرادی هستند که برای زنده نگاه داشتن یک سنت فرهنگی و دینی با آرامش و ایمنی مراسم چهارشنبه‌سوری را برگزار می‌کنند و از اقلام خطرناک استفاده نمی‌کنند.

انداختن قوطی‌های خالی حشره‌کش و حتی گاز پیک‌نیکی در میان آتش، استفاده از ترقه و نارنجک‌های غیراستاندارد و دست‌ساز، افروختن آتش‌های غیرمتعارف، پرتاب اقلام آتش‌بازی از بالای ساختمان‌های بلند به خیابان و کوچه، رفتارهای خطرآفرینی هستند که در بعضی از مواقع حتی باعث مرگ افراد بی‌گناه می‌شوند.

سقط جنین زنان باردار، حمله قلبی و مغزی افراد سالمند و بیمار، ترس و وحشت کودکان و خردسالان عوارض تلخ رفتارهای خطرآفرین بعضی از نوجوانان و جوانان است که برای چند لحظه شادی خود چندین خانواده را عزادار می‌کنند.

تخلیه انرژی نوجوانان و جوانان و ایجاد بازی‌ها و سرگرمی‌های هیجان‌انگیز در طول سال برای آنها می‌تواند از انباشت هیجان در آنها جلوگیری کند. به نظر می‌رسد بهتر است نهادهای فرهنگی مثل شهرداری و سایر نهادها با تعیین و معرفی مراکز و پارک‌های معین برای برگزاری جشن چهارشنبه‌سوری موقعیت مناسبی برای خانواده‌ها فراهم کنند تا در کنار فرزندان خود چند ساعت شاد و سرگرم باشند. نیروی انتظامی نیز باید با قاطعیت با سازندگان و عرضه‌کنندگان اقلام غیراستاندارد که خیابان‌ها را به میادین جنگ تبدیل می‌کنند برخورد کرده و آنها را به مجازات برساند. همچنین نهادهای مسوول با تولید و عرضه اقلام استاندارد ضمن این که از ورود اقلام تقلبی و خطرناک و خروج ارز جلوگیری می‌کنند، موقعیت مناسبی برای استفاده از اقلام ایمن فراهم سازند و خانواده‌ها و صداوسیما هر روز خطرات رفتارهای پرخطر را به نوجوان و جوانان یادآوری نمایند. با رعایت این موارد، امیدواریم امسال کم‌خطر‌ترین، آرامترین و شادترین چهارشنبه‌سوری را شاهد باشیم.

سه شنبه 23 اسفند 1390برچسب:, :: 16:57 ::  نويسنده : امید رمضانی

 عکس   شهوت‌گرایی و لذّت‌جویی در آخرالزمان

 

شفاف:از منظر احادیث اسلامی، در آخرالزّمان بنیاد خانوده‌ها به شدّت سست و آسیب پذیر خواهد شد و فسادها، فتنه‌ها و آفت‌های فراگیر این دوران، در متن تمام خانه‌های شرق و غرب عالم نفوذ خواهد یافت و نه تنها فرزندان که پدران و مادران را نیز فراخواهد گرفت:
از ویژگی‌های خانواده مهدی باور، شناخت آسیب‌ها و آفت‌های خانوادگی در دوران آخرالزّمان، حفاظت و پاک نگه داشتن حریم خانه و خانواده از آسیب‌ها و آفات آخرالزّمانی و جای‌گزینی «فرهنگ انتظار» در برابر «فرهنگ ابتذال» است.

نابسامانی عاطفی در روابط خانوادگی

از مهم‌ترین ناهنجاری های خانوادگی در آخرالزّمان ایجاد گسست شدید عاطفی بین اعضای خانواده و از هم گسیختگی خانواده‌هاست. از منظر احادیث اسلامی، در آخرالزّمان بنیاد خانوده‌ها به شدّت سست و آسیب پذیر خواهد شد و فسادها، فتنه‌ها و آفت‌های فراگیر این دوران، در متن تمام خانه‌های شرق و غرب عالم نفوذ خواهد یافت و نه تنها فرزندان که پدران و مادران را نیز فراخواهد گرفت:
«در آخرالزّمان، خواهی دید که پدران و مادران از فرزندان خود به شدّت ناراضی اند و عاقّ والدین شدن رواج یافته است.۱ حرمت پدران و مادران سبک شمرده می‌شود.۲ فرزند به پدرش تهمت می‌زند، پدر و مادرش را نفرین می‌کند و از مرگ آنها مسرور می‌شود.۳ در آن هنگام، طلاق و جدایی در خانواده‌ها بسیار خواهد شد.۴ در آن زمان، فتنه ها چونان پاره‌های شب تاریک، شما را فرا می‌گیرد و هیچ خانه‌ای از مسلمانان در شرق و غرب عالم نمی‌ماند؛ مگر اینکه فتنه‌ها در آن داخل می‌شوند.»۵
هنگامی که ببینی اگر مردی یک روز گناه بزرگی همچون فحشا، کم فروشی، کلاه‌برداری و شرب خمر انجام نداده باشد، بسیار غمگین و اندوهگین می‌شود که گویی آن روز عمرش تباه شده است۲۰ و می‌بینی که زندگی مردم از کم‌فروشی و تقلّب تأمین می‌شود.

شهوت‌گرایی و لذّت‌جویی

عفّت و نجابت زنان و مردان آخرالزّمانی در تاخت و تاز اسب وحشی شهوت تاراج می‌گردد و روح ایشان به لجنزاری بدبو از بی‌عفّتی و هواپرستی تبدیل می‌گردد:
«همّ و غم مردم (در آخرالزّمان) به سیر کردن شکم و رسیدگی به شهوتشان خلاصه می‌شود، دیگر اهمیت نمی‌دهند که آنچه می‌خورند حلال است یا حرام؟ و اینکه آیا راه اطفای غرایزشان مشروع است یا نامشروع؟!۶
زنان در آن زمان، بی ‌حجاب و برهنه و خودنما خواهند شد.۷ آنان در فتنه‌ها داخل، به شهوت‌ها علاقه‌مند و با سرعت به سوی لذّت‌ها روی می‌آورند.۸ خواهی دید که زنان با زنان ازدواج می‌کنند.۹ درآمد زنان از راه خودفروشی و بزهکاری تأمین می‌گردد.۱۰ آنان حرام‌های الهی را حلال می‌شمارند و بدین سان در جهنّم وارد و در آن جاودان می‌گردند.۱۱

بی‌غیرتی خانوادگی

مردان و زنان آخرالزّمانی، دچار نوعی «قحط غیرت» می‌شوند تا جایی که در دفاع از کیان عفّت و نجابت خانواده‌های خود دچار نوعی بی‌حسّی و بی‌میلی می‌گردند و گاه به عمد، ناموس خویش را در معرض دید نامحرمان قرار می‌دهند و حتّی به بی‌عفّتی‌ها و خودفروشی ایشان رضایت می‌دهند:
«مرد از همسرش انحرافات جنسی را می‌بیند و اعتراضی نمی‌کند. از آنچه از طریق خودفروشی به دست می‌آورد، می‌گیرد و می‌خورد. اگر انحراف سراسر وجودش را فرا گیرد، اعتراض نمی‌کند، به آنچه انجام می‌شود و در حقّش گفته می‌شود، گوش نمی‌دهد. پس چنین فردی دیوث است (که بیگانگان را بر همسر خود وارد می‌کند).»۱۲

زن‌پرستی

یکی از آفات و ناهنجاری‌های خانوادگی در آخرالزّمان، زن‌سالاری تا سر حدّ زن‌پرستی و قبله قرار دادن زنان است:
«(در آخرالزّمان) تمام همّت مرد، شکم او و قبله‌اش، همسر او و دینش، درهم و دینار او خواهد بود.۱۳ مرد از همسرش اطاعت می‌کند، ولی پدر و مادرش را نافرمانی می‌کند.۱۴ در آخرالزّمان زن را ببینی که با خشونت با همسرش رفتار می‌کند، آنچه را که او نمی‌خواهد، انجام می‌دهد، اموال شوهرش را به ضرر وی خرج می‌کند.»۱۵
در آخرالزّمان، خواهی دید که پدران و مادران از فرزندان خود به شدّت ناراضی اند و عاقّ والدین شدن رواج یافته است. حرمت پدران و مادران سبک شمرده می‌شود.۲ فرزند به پدرش تهمت می‌زند، پدر و مادرش را نفرین می‌کند و از مرگ آنها مسرور می‌شود.

مانع تراشی در تربیت دینی فرزندان

از دیگر ناهنجاری‌های خانوادگی در آخرالزّمان، کم توجّهی والدین به تربیت دینی فرزندان و مانع‌تراشی برای علم آموزی دینی و گرایش‌های الهی آنان است:
«وای بر فرزندان آخرالزّمان از روش پدرانشان! نه از پدران مشرکشان، بلکه از پدران مسلمانشان که چیزی از فرایض دینی را به آنها یاد نمی‌دهند و اگر فرزندشان نیز از پی فراگیری معارف دینی بروند، منعشان می‌کنند و تنها از این خشنودند که آنها درآمد آسانی از مال دنیا داشته باشند، هر چند ناچیز باشد. من از این پدران بیزارم و آنان نیز از من بیزارند.»۱۶

آشناگریزی و همسایه آزاری
از آسیب‌های خانوادگی دوره آخرالزّمان، قطع رحم، آشناگریزی و همسایه‌آزاری به شیوه‌های گوناگون است:
«هنگامی که پیوند خویشاوندی قطع شود و برای اطعام و مهمانی دادن بر یکدیگر منّت گذارند… .۱۷ همسایه به همسایه‌اش آزار و اذیت می‌کند و کسی جلوگیری نمی‌کند.۱۸ و همسایه را می‌بینی که همسایه‌اش را از ترس زبانش اکرام و احترام می‌کند.»۱۹

حرام‌خوری و آلودگی‌های اقتصادی

در آخرالزّمان بحران اقتصادی حرام به حدّ اعلای خود می‌رسد، خانواده‌ها تقوای اقتصادی را از دست داده و در منجلاب آلودگی‌های اقتصادی همچون ربا، کم فروشی، رشوه‌خواری و گران‌فروشی غوطه‌ور می‌گردند:
«هنگامی که ببینی اگر مردی یک روز گناه بزرگی همچون فحشا، کم فروشی، کلاه‌برداری و شرب خمر انجام نداده باشد، بسیار غمگین و اندوهگین می‌شود که گویی آن روز عمرش تباه شده است۲۰ و می‌بینی که زندگی مردم از کم‌فروشی و تقلّب تأمین می‌شود.۲۱ در آن زمان ربا شایع می‌شود، کارها با رشوه انجام می‌یابد، مقام و ارزش دین تنزّل می‌نماید و دنیا در نظر آنها ارزش پیدا می‌کند.»۲۲

پی‌نوشت‌ها:
۱٫ اصول کافی، ج۸، ص۴۱٫
۲٫ همان.
۳٫ بحار الانوار، ج۵۲، ص۲۵۹، باب ۲۵٫
۴٫ إلزام الناصب، ص۱۸۲؛ منتخب الأثر، ص ۴۳۳٫٫
۵٫ الملاحم و الفتن، ص ۳۸٫
۶٫ اصول کافی، ج۸، ص۴۲٫
۷٫ من لایحضره الفقیه، ج۳، ص۳۹۰، ح۴۳۷۴٫
۸٫ همان.
۹٫ وسائل الشّیعه، ج ۱۶، ص ۲۷۵، ح ۲۱۵۵۴٫
۱۰٫ همان.
۱۱٫ همان.
۱۲٫ إلزام الناصب، ص۱۹۵٫
۱۳٫ بشارة الاسلام، ص ۱۳۲٫
۱۴٫ إلزام الناصب، ص۱۸۱، یزدی حائری.
۱۵٫ اصول کافی، ج ۸، ص ۳۸٫
۱۶٫ جامع الأخبار، ص ۱۰۶، فصل ۶۲٫
۱۷٫ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۶۳٫
۱۸٫ وسائل الشّیعه، ج ۱۶، ص ۲۷۵٫
۱۹٫ اصول کافی، ج ۸، ص ۴۰٫
۲۰٫ وسائل الشّیعه، ج ۱۶، ص ۲۷۹٫
۲۱٫ اصول کافی، ج ۸، ص ۴۰٫
۲۲٫ وسائل الشّیعه، ج ۱۵، ص ۳۴۸٫

صفحه قبل 1 صفحه بعد

درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید
موضوعات
آخرین مطالب
آرشيو وبلاگ
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان ظـــهور و آدرس 105mosalla10.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.







ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 1
بازدید ماه : 10
بازدید کل : 10268
تعداد مطالب : 6
تعداد نظرات : 1
تعداد آنلاین : 1